۱۰۱. من باید می مُردم
اگه زندگی رو اونقدری که باید جدی می گرفتم
شوخی بدی بود این
اگه زنده بودم هنوز ..
۹۱. من و تو عین همیم
هر دو نیستیم
۹۲. تفسیر انگشت های تو اینست
که "خط سینه هایت ناخواناست"
۹۳. تقصیر خودسوزی من بود
که سراب می آمد از لای پاهایت
۷۱ - تنهایی 3 بعدی من ، تویی و من و آینه
من و تو مکرر با هم و تنهایی ایم
۷۲ - یک بوسه ی مسموم ، آخرین سکانس ،عزرائیل مرد ...
۷۳ - من از یک جنگ تن به تن بر می گردم
تن من
تن تو
تن ها.... تنها
من برنمی گردم
61- در تدارک این حرف بودم : ' صدای نفس هایت رگ خواب رگ های من را خوب می داند
هــــــــــــا کن ، چهل گیس می شود دست های من '
62 - میان معبد فریاد می زد:
که مرا پیدا کن خدا
گفت که رسم بازی نمی دانی ، من چشم گذاشته ام ... تو به خود آ
۴۱- خون های دلمه شده ی چشمم را همه خواب های دنیا باطل می کنند. باز روسری سبزم را تا خود صبح روی چشم می بندم و باز می کند باد
صبح هم بازی اش گرفته است ، من فقط یک صبح به تعبیر زندگی ام بده کارم
خواب دم صبح تعبیر نمی شود اما شاید این تعبیر ها را بشود به خواب دید
۴۲- باز دستهای من و خط کش چوبی تو ، نقاله بیاور این بار من همه نیاز تو ام
۲۱- من و یک جلد جدید*
من و بی حرفی مزمن در حد خوره
من و سکوتی که از جنس من نیست
من و یک حلقه که شانه هایم را نه، اعتمادم را در هم شکست
من و یک جمله که در تدارکش بودم
من نه نیمی از من
۲۲-رفتم که سر به بیابان بگذارم ، سر را گذاشتم تن نیامد ، تن را گذاشتم سرم را پای بازگشتن نبود . سر ِگذاشته را برداشتم که بازگردم بیابان به گیس های بریده ام چنگ زد ...
حالا در فکر اینم که بیابان را کجا می شود گذاشت؟
۲۳- وقتی که جوجه هایی که بزرگ می شوند گرگ می شوند نه مرغ ، سوال همیشگی ام در مورد آفرینش عوض می شود
اول گرگ بود یا تخم مرغ؟؟؟
۲۴- جمله ی آخر شماره ی اولم رو هرکدوم هر جوری خواندید علامت گذاری کنید
ـ* مثل خواهرم که جلد همه ی کتابهایش را یک بار وسط سال عوض می کرد
پی نوشت : شدیدا دنبال یک قالب قشنگ هستم ، هم اکنون نیازمند یاری سبزتان هستم
۱۱- هیچ چتری نمی تواند باران را بند بیاورد دل آسمان دلداری می خواهد نه دستمال
۱۲- کسی معنی اهلی کردن را می داند؟
۱۳- سنگینی مضراب ها بند دل سنتورم را پاره کرد؟ یا دلش پر بود ؟
+ بگذر ز من ای آشنا چون از تو من دیگر گذشتم