چیزی ار تو در تنم جا ماند

باقی ات که در تن دیگری ست به ما چه؟



سفسطه ای که به ما چه ...

من فقط نگران بی مضمون ترین شعر توام






آخر دنیاست

خدا هم منتظر جاری شدن توست

تنها کار نا تمام دنیا هم آغوشیِ ماست

من بهارم تو زمین

من زمینم تو درخت

من درختم تو بهار

فصل هم آغوشی ِمابود که هستی رو رقم زد ، یادته؟

حالا دیگه من از چرخیدن خسته ام و تو از ایستادن 

وقتشه که بخوابی روی تن من 

تمام شدن کائنات گره خورده به تابستان رو به اتمام تن من

من آبستن قرص های جلوگیری ام

آخر دنیا شبه 

یه شب پاییزی


 

تعبیر ها متفاوتند

اون چیزی که من رو می سازه یک مصدره

نه یک فعل

من به عبارت چشم های تو یعنی چی؟

من برای تو چندم شخص ام؟



این یکی از تصنیف های مورد علاقه ی خودمه 

جزو اولین و محبوب ترین ملودی هاییه که یاد گرفتم

فکر هم نمی کردم که استاد شجریان هم این آهنگ رو خونده باشه 


تصنیف چه شود - استاد شجریان


کلی آدم به خاطر تدابیرم از من دلگیرن

من کلا آدم سیاست مداری نیستم

بعضی وقتا اینکه فراموش بشی راه بهتری برای بخشیده شدن

من رو فراموش کنید لطفا

بــــیدِ مجـــنون


من همون تیشه ام که دستش از چوب تنه م ساخته شده 

رسالتم بریدن نبود

مرگ ادامه ی تنم بود